سه‌شنبه، آذر ۰۹، ۱۳۸۹

وقتی همه دیواریم

دیشب پس از یک هفته ناچار به دلیلی سری به اکانت بالاترینم زدم. به قسمت صفحه شخصی و دعوت نامه ها هم نگاهی می اندازم. بیشتر کاربرانی که برایشان دعوتنامه فرستاده ام، به علت ساختن چند ایدی حسابشان بسته شده و مابقی هم تقریبا غیر فعال هستند!
به ایمیل هایم سر میزنم تا درخواست دعوتنامه های که به دستم رسیده بود را دوباره ببینم. اینها متن آن درخواستها است:

-
با سلام من ... دانشجوی کارشناسی ارشد سال اول رشته کامپیوتر می باشم چند وقتی است که دنبال دعوتنامه برای بالاترین هستم شما را خدا اگر می توانید کمکم کنید باور کنید دیگه دارم نومید می شوم با سپاس فراوان.
-
با سلام ...هستم چند وقتی است بس به ایمیل زدم نومید شدم و اصلا نمی دانم آیا برای شما ایمیل دادم یا نه ولی شما را خدا اگر دعوت نامه داریدزحمتش را بکشید یا بنده را به افرادی که دعوتنامه می دهند معرفی کنید با سپاس فراوان
-
با سلام نمی دانم برای شما ایمیل زدم یا نه ولی باور کنید بس دنبال دعوتنامه گشتم خسته شدم شما را خدا کمکم کنيد با تشکر
و....

و من هم مانند همیشه بی گفت وگو پاسخ مثبت دادم. این چنین است که اساسی ترین پایه زندگی گروهی از هم می پاشد.
نوشتن این مثال را مفیدتر از آن مقاله سیاسی که در ذهنم بود، یافتم.

من راه تو را بسته
تو راه مرا بسته
امید رهایی نیست
وقتی همه دیواریم

۱ نظر:

siamak گفت...

comrade جان، بی‌ زحمت یک ایمیل به من بزنید: world.locus@gmail.com عرض کوچکی داشتم خدمتتون