چهارشنبه، مهر ۲۱، ۱۳۸۹

مقدمه ای بسیار کوتاه بر تفاوتهای سکولاریسم و لائیسیته

پیش از هر چیز شایسته است که از قول کتاب لائیسیته چیست نوشته شیدان وثیق این نکته هم گفته شود که بخشی از این اختلاف از آنجا ناشی میشود که درغرب و نیز در زادگاه این بحث ها(فرانسه) هم گفتگوها ادامه دارد و برداشتهابه تمامی یکسان نیست و از اینرو تعبیر، پیچیدگیها، قبض و بسطهای نادرست و اختلافهایی بر سر مفهوم سکولاریسم و لائیسیته به چشم می خورد.

بسیار خلاصه باید بگویم که در بحث های آکادمیک و یا دقیق سیاسی سکولاریسم به معنی جدایی نهاد دولت از دین نیست بلکه لائیسیته هست که این معنا را میدهد.فشرده آنکه:

۱- در بحث های سیاسی دولت = قوه مقننه+قضاییه+اجراییه ولی حکومت =قوه اجراییه

۲- شاید با وجود سکولاریسم به جدایی نهاد دولت از دین برسیم اما خود سکولاریسم به معنی جدایی نهاد دولت از دین نیست و دنبال چنین چیزی هم نیست. سکولاریسم که در کنش با کلیسای پروتستان قوام یافته، تنها میگوید که همکاری یا ارتباط یا همفکری بین دولت و کلیسا (نماینده نهاد مذهب) متناسب با شرایط امروز متحول شود.
لائیسیته چیست نوشته شیدان وثیق:در سکولاریزم، بحثی از «لائیک»، «لائیسیزاسیون» و «جدایی دولت و کلیساها» در میان نیست. «تحول» دولت، کلیسا و جامعه به سوی «خروج» از زیر سلطه ی دین (و دین سالاری)، تدریجی، تواما و با حفظ پیوندهای مختلفی میان دولت و کلیسا انجام می پذیرد.

۳- جدایی نهاد دولت از نهاد دین از دل لائیسیته که در مواجه با کلیسای کاتولیک پدید آمده، بیرون میاید.لائیسیته دو شرط اساسی دارد:

الف) نهاد دولت(قوه مقننه+قضاییه+اجراییه ) باید از نهاد مذهب، دین، کلیسا جدا باشد.

ب) نهاد دولت در مقابل مذاهب گوناگون بیطرف هست یعنی نه تلاشی در جهت تقویتشان میکند و نه تضعیف.

که نتیجه آن میشود که نهاد دولت از نهاد مذهب جدا باشد،دولت نسبت به عقاید وجدانی و ادیان مختلف بیطرف باشد و تلاشی در جهت تضعیف یا تقویتشان نکند،مذهب قانون گذاری حکومتی نکند هرچند که فرد مذهبی ضمن حفظ آزادانه مذهب خویش می تواند مانند همه فعالیت سیاسی و حزبی کند،همه فارغ از هر مرام و عقیده مذهبی و غیر مذهبی محترم باشند،مذهبی بودن سبب رجحان برخی بر دیگران در برابر قانون نباشد و چیزهایی از این دست.

۴- تفاوتهای نظری این دو مفهوم آشکار است تاآنجا که تعبیری نظیر این بسیار معروف گشته که: سکولاریسم آن "دین قانونگذار" و "دین حکومتی" را که لائیسیته از در به زحمت بیرون انداخته، از پنجره دوباره وارد دولت و حاکمیت می کند.

۵- اما اگر جدای از بحث نظری چند فرق "عملی" یک دولت سکولار با یه دولت لاییک را با مثال بخواهم بگویم میتوان از امور اساسی مثال آورد نظیر آنکه بر خلاف سکولاریسم که کلیسا یا مسجد یا نهاد مذهبی میتواند انجام و اداره برخی امور را در دولت سکولار در دست بگیرد(مانند ثبت احوال و شناسنامه و مرگ و امور مذهبی در بعضی کشوری اروپایی ) و بخشی از دولت باشد و یا حتی با تفاهم دولت در برخی حوزه ها قوانین مذهبی لحاظ شود، اما در دولت لاییک چنین چیزی نداریم یا آنکه مثالهای روزمره را بیان کرد نظیر آنکه یک "روحانی"(دینکار) در یک دولت سکولار میتواند با لباس روحانی کاندید ریاست جمهوری شود(و از مزایای احتمالی آن با این روش بهره مند شود) در حالی که در انتخابات دولت لاییک استفاده از نمادهای اینچنین و مزایا آن پذیرفته نیست و باید کاندید مورد نظر ابتدا آن لباس یا نماد مذهبی را مانند بقیه کاندیداها از تن بدر کند.یا مثلن یک خانم با روبنده در سر کار نمیتواند کارمند یک دولت لاییک باشد اما کارمند یک دولت سکولار میتواند باشد.

۶- مفهوم لائیسیته در برابر دستگاه واحد و با قدرت متمرکز کلیسای کاتولیک سر بر آورده یعنی یک دستگاه کلیسایی نظیر دستگاه مذهبی تشییع در ایران مشتمل بر حوزه، مسجد ، منبر ،"روحانی"،مراجع تقلید، رساله، قوانین مذهبی، متولی دین، فصل الخطاب دینی(!) و ... اما بر خلاف مفهوم لاییسیته،مفهوم سکولاریسیون بیشتردر بر هم کنش،فعل و انفعال و بده بستان کلیسای پروتستان با دولت موجود معنی یافت و رخ نمود.از اینرو در الگوی مناسب دولت آینده ایران، پایبندی به لائیسیته باید لحاظ شود و نه سکولاریسیون.

۷ -نکته بعدی آنکه از دل مفهوم لائیسیته و سکولاریسم به تنهایی همه چیز به در نمی آید.برای نمونه مفاهیمی مانند برابری حقوقی زنان و مردان، رسیدگی به حقوق همه اقوام، روشهای اقتصادی اداره جامعه و خیلی چیز های دیگر.لائیسیته یا سکولاریسم موافق یا مخالف این مفاهیم نداریم. به بیان دیگرلائیسیته و سکولاریسم هر دو در برابر این مفاهیم خاموش هستند و اصولا چیزی در این موارد نمی گویند و ادعایی ندارند چون اصولا بیشتر مفاهیم سلبی هستند تا ایجابی به ویژه لائیسیته.از این رو مهم است که بدانیم که هر جامعه در کنار پایبندی به این مفاهیم نیاز به ابزارهایی دیگر دارد.از اینرو مفهومی نظیر لائیسیته نه به تنهایی که در پیوند با دست کم دو ابزار "دموکراسی" و "اصل گردش آزادانه اطلاعات و آموزش مردم" است که نهایتن سبب میشود تا یک جامعه در مسیر درست خود قرار بگیرد.

۸- به گمان من از آنچه که گفته شد اینطور بر می آید که پایبندی به مفهوم لائیسیته در اداره یک دولت نتایجی دارد از جمله آنکه سبب میشود تا نهاد دولت از نهاد مذهب جدا باشد،دولت نسبت به عقاید وجدانی و ادیان مختلف بیطرف باشد و تلاشی در جهت تضعیف یا تقویتشان نکند،مذهب قانون گذاری حکومتی نکند هرچند که فرد مذهبی ضمن حفظ آزادانه مذهب خویش می تواند مانند همه فعالیت سیاسی و حزبی کند، همه فارغ از هر مرام و عقیده مذهبی و غیر مذهبی محترم باشند،مذهبی بودن سبب رجحان برخی بر دیگران در برابر قانون نباشد و چیزهایی از این دست و اینها به هیچ وجه آرمانها و خواسته های یک حزب سیاسی و تنها یک ایده یا نظر خاص یا ایسم خاص نیستند که بتوان آنها را به رای گذشت تا ببینیم چارچوب این مفهوم رای می اورد یا نه و ما برای نمونه بیاییم و رای دهیم که آیا "شیعیان از سنیها برترند " یا "یک بهایی، یهودی یا بی خدا را دارای حقوق انسانی بدانی" یا "جامعه را بر اساس اعتقادات مذهبی تنها یک گروه از مردم اداره کنیم"(برای نمونه در کشور ما شیعیان دوازده امامی برای سایر انواع شیعیان، بی دینها،سنیها، یهودی ها، زرتشتیها، مسیحیها و ...) یا چیزهایی ناصوابی از این دست.

۹ - لائیسیته وسکولاریسم؛ مقاومت در برابر ترجمه: در لائیسیته چیست نوشته شیدان وثیق، صفحه ۲۹ تا ۳۳ ،درباره مشکل ترجمه واژه های لاییک و لائیسیته و سکولار و سکولاریسم و .. در زبانهای جهان(نظیر انگلیسی،اسپانیایی،پرتقالی،ایتالیایی،روسی،آلمانی(با یک شبه استثنا البته!)،عربی و فارسی) توضیح داده شده است. به گمان من راه حل به جای ترجمه آن است که همه جا وقتی این واژه های جدید برای مردم را ذکر می کنیم، در دو جمله معنی آن را هم بگوییم چون هیچ چیز آسان به دست نمی آید وگرنه تنها یک واژه ترجمه شده که به احتمال قریب به یقین دقیق هم نیست، به تنهایی کاری از پیش نمی برد جز آنکه هر کسی از ظن خود یارش شود و سرانجام یک مفهوم شتر گاو پلنگ از درون آن به در آید که هیچ نسبتی به مفهوم اولیه ندارد. شاهد آن هم شوربختانه ما هستیم که در بی توجهی و بی دقتی در به کار گرفتن واژه ها و مفاهیم سابقه دار هستیم و برای نمونه همین الان هم این کار را با این واژه های لائیسیته و سکولاریسم انجام داده ایم. پیشنهاد من این است که هر جا برای نمونه می گوییم لائیسیته در دو خط توضیح دهیم که یعنی یک: نهاد دولت(قوه مقننه+قضاییه+اجراییه) باید از نهاد مذهب و دین جدا باشد و دو: نهاد دولت در مقابل مذاهب گوناگون بیطرف هست یعنی نه تلاشی در جهت تقویتشان میکند و نه تضعیف. به اندازه یک دقیقه زحمت بیشتری میطلبد اما بسی نتایج بهتری دارد از تنها جایگزینی نادقیق یک واژه.

۱۰ -از این منبع درباره لائیسیته وسکولاریسم بیشتر بخوانیم.


نوشتن در این مورد برای افرادی نظیر من که نیازمند دانستن بیشترند از طرف دوستانی که آگاه و اندیشمند هستند، بسیار مفید خواهد بود.چنین بادا!

پا نوشته:
از آنجا که من نیز تا چند وقت پیش متوجه تفاوت بین ایندو مفهوم نبودم و به سهم خود نقشی در این اشتباه داشته ام، گمان کردم علیرغم دانش ناکافی، باید اشاره ای ولو کوتاه به آن داشته باشم. بحث های اینجا (لینکی از اندیشه گرامی )آغازی برای این بود که دریابم متوجه این دو مفهوم نیستم از جمله نظر های plarbear عزیز زیر آن لینک.خواندن نظرات آقای olad و چند مطلب ارزشمند از majnoun گرامی نظیر

عبور از سکولاریسم به لائیسیته

نقد سکولاریسم نظریه پردازان ایرانی (به ویژه نوگرایان دینی)- شیدان وثیق

تعریف لائیسیته – شیدان وثیق

سکولاریسم اسلامی؟!

لاییسیته وسکولاریسم

و سرانجام کتاب لائیسیته چیست نوشته شیدان وثیق کمک کرد تا کمی بهتر متوجه این دو مفهوم شوم.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

از مطلب شما در مورد تفاوتهای سکولاریسم و لائیسیته بسیار استفاده کردم. باید بگویم مطالب وبلاگ شما واقعا جامع و مفید است. با تشکر از زحمات شما. در ضمن در رابطه با سکولاریسم در پیوند زیر مطالب جالبی وجود دارد که خواندن آن خالی از لطف نیست.

http://www.timasearch.com/solutions/page.php?id=04C