چهارشنبه، مهر ۲۱، ۱۳۸۹

نگاهی به اساسنامه دو حزب مشارکت ایران اسلامی و مجاهدین انقلاب اسلامی

چند هفته پیش اخباری در مورد انحلال احزاب مشارکت ایران اسلامی و مجاهدین انقلاب اسلامی منتشر شد که خیلی زود و اندکی زمانی پس از آن، شعبه بیست و هفتم دادگاه عمومی حقوقی مجتمع قضایی شهید بهشتی تهران اعلام کرد تصمیم کمیسیون برای توفیف پروانه فعالیت حزب جبهه مشارکت ایران اسلامی و دستور توقف همه فعالیتهای حزبی، ابطال شده است.سر و صدایی از سوی اصلاح طلبان برخاست و سایت کلمه آن را افتضاحی برای محسنی اژه‌ای خواند و آقای تاجزاده فرمان عضوگیری این دو حزب را صادر کردند.

در این سی و اندی سال پس از جمهوری اسلامی، بسیاری از احزاب که دست کم مرامنامه ای با گرایشات میهن دوستانه و دموکرات داشته اند، در ایران تعطیل و اعضای آنها به زندانها افتاده، شکنجه شده، اعدام گشتند، طی قتلهای زنجیره ای کشته شده اند و یا جلای وطن کرده اند. از این رو میتوان گفت که این حکم به خودی خود نشان می دهد که این دو حزب برخلاف آن احزاب دست کم بیرون چارچوب جمهوری اسلامی نیستند.

این گمان به یقین میرسد وقتی که به اساسنامه این دو سازمان نظری بیافکنیم.آنجا که میتوان دریافت که اصولا این دو حزب چیزی جدای جمهوری اسلامی نیستند که اینچنین مهر تایید بر ادامه کار از سوی حکومت دیکتاتوری اسلامی گرفته اند.

با نگاهی به اساسنامه مشارکت ایران اسلامی میبینیم که:
ماده 3: هدف
ایجاد زمینه مناسب برای مشارکت ملت ایران در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی که منجر به دخالت مستقیم آنان در سرنوشت سیاسی نشان می‌گرددبه منظور حفظ دستاوردهای انقلاب عظیم اسلامی و تداوم آرمانهای حضرت امام خمینی (ره)
آیا به راستی این هدف چیزی جز همان جمهوری اسلامی کنونی است؟ آیا می دانید که یک ایرانی چگونه میتواند در این حزب مورد تایید جمهوری اسلامی عضو شود؟
ماده 26: شرایط عضویت
۱- تابعیت جمهوری اسلامی ایران.
۲- اعتقاد به دین مبین اسلام و التزام به احکام آن
۳- تعهد به دفاع از دستاوردهای انقلاب اسلامی و نطام جمهوری اسلامی ایران
۴- التزام به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و تقید به فعالیت در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.
...

هنگامی که فرم های جمهوری اسلامی را پر میکنیم چیزی جز این شرایط را میبینیم؟ آیا میتوان تعیین کرد که با چنین اساسنامه و هدف و شرایط عضویتی، در این جنگ درونی بین جناح های درون گروهی جمهوری اسلامی کدامیک "افتضاح" تر از دیگری است؟ برای من شهروند ساده ایرانی بیرون از قدرت که از جمهوری اسلامی تنها مرگ و شکنجه و دیکتاتوری و بر باد دادن وطن دیدم، چه تفاوتی بین اهداف این حزب با جمهوری اسلامی است که آقای تاجزاده مرا به عضویت در آن میخواند؟ آقای تاجزاده به سهم خودم، به عنوان یک ایرانی از ۸۰ میلیون ایرانی، از این اساسنامه و هدف و شرایط عضویت آن متنفر و بیزارم و تفاوتی بین آن با خود جمهوری اسلامی نمی بینم.


با نگاهی به اساسنامه سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي میبینیم که:

*سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي از وحدت هفت گروه سياسي معتقد به رهبري امام­خميني، كه در سال‌هاي پيش از انقلاب، معتقد به مبارزه مسلحانه با رژيم شاهنشاهي بودند تشكيل شد.

*مرام نامه­ سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي:سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران تشكيلات عقيدتي – سياسي علني است كه با اعتقاد به مكتب حيات­بخش و ضرورت اجتهاد زنده و زمان­شناس در تطبيق خلاق مكتب با نيازهاي هر مرحله از زمان و مقتضيات آن و با تأكيد بر معارف اسلامي و منبعث از وحي كه نمايندگان آن فقها، حكما، و عرفاي بزرگ اسلامي مي‌باشند، بر اساس اصول مندرج در مرامنامه و در چارچوب قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران با پذيرش اصل ولايت فقيه براي تحقق اهداف زير تلاش مي‌كنند:
الف: پاسداري از اصول، ارزش‌ها، آرمان‌ها و دستاوردهاي انقلاب اسلامي كه از جمله­ی آن نظام جمهوري اسلامي و قانون اساسي مي‌باشد.
ب: تداوم، گسترش و تعميق انقلاب اسلامي در ايران و جهان.
ج: رشد و ارتقاء سطح آگاهي­هاي عقيدتي- سياسي و تعالي اخلاقي و معنوي توده‌هاي مردم و سازماندهي و بسيج آنها به منظور شركت فعال و واقعي در امور انقلاب، جامعه و سرنوشت خويش.
د: تحقق جامعه‌اي آباد، آزاد، مستقل و عاري از ستم، استثمار، استضعاف، شرك و نفاق.

از مردم کشورم میپرسم تنها با خواندن این دو بند، چیزی جز همین جمهوری اسلامی کنونی در ذهن شما می آید؟ پس به گمان شما چرا آقای تاجزاده، سایت هایی نظیر کلمه و "اصلاح طلبان" در بازی جناحهای فاسد درون جمهوری اسلامی میخواهد از گرده های خسته و خونهای ریخته شده، باز هم سواری بگیرند؟

پانوشته:
بهزاد نبوی در توضیح اساسنامه مجاهدین انقلاب اسلامی:

نامه بهزاد نبوی به هاشمی رفسنجانی در مورخ ۵/۱۲/۱۳۷۱ : بلافاصله پس از آزادی از زندان و هم زمان با پيروزی انقلاب، «سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی» را تأسيس کرديم. نقش ‏سازمان مذکور در مبارزه با حرکتهای تجزيه طلبانه در کردستان و سيستان و بلوچستان در اوايل انقلاب، مبارزه بی امان با منافقين، ليبرالها، بنی صدر، گروههای ضد انقلاب چپ و راست، مارکسيست و سلطنت طلب،....
پيشگامان اصلاحات صفحه ۲۸۸

هیچ نظری موجود نیست: